وب سایت تفریحی ژیگول

بیوگرافی | اس ام اس | جوک | دانلود | آهنگ | فیلم | عکس | سرگرمی و تفریحی

وب سایت تفریحی ژیگول

بیوگرافی | اس ام اس | جوک | دانلود | آهنگ | فیلم | عکس | سرگرمی و تفریحی

از اول دروغ نگیم

به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد .

به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش ......


  ادامه مطلب ...